سوژه نگار

خبری - تحلیلی

سوژه نگار

خبری - تحلیلی

سلام خوش آمدید

۱۹۳ مطلب با موضوع «بداهه نوشت» ثبت شده است

دقت کردید
هر قدر برخی از فقها «لباس شهرت» رو حرام اعلام کردند،
فضای مجازی هر چیزی که باعث جلب توجه میشه رو حلال کرده؟

  • ۰۴ آذر ۰۲ ، ۱۱:۰۲
  • یک خبرنگار ...

یکی دو روزه، اول در نوشته‌های چند تا از وبلاگ نویسان قدیمی و برنامه نویسان معروف، بعد در سایت‌ها خوندم:

«صابر راستی کردار» خالق هفت فونت فارسی از جمله وزیری درگذشت.

ناراحت شدم. با توجه به شرح حالی که ازش نوشتند؛ بیشتر.

اسمش به نظرم آشنا اومد اما نه از این لحاظ که گفتند.

چرا و چطور یادم نیومد تا اینکه امشب یکی در مطلبی به آخرین پُست وبلاگش اشاره کرد.

با خودم گفتم: ببینم ایشون کجا و چه وبلاگی داشته که این همه خوشنامه، بلکه من هم خواننده‌اش بودم و یادم نیست.

وبلاگش رو که دیدم؛ یادم اومد! crying crying 

🔸🔹🔸

اردیبهشت امسال (بعد از مدت‌ها ننوشتن) به مناسبت ۱۱ سالگی «سوژه نگار» دلم خواست جایی چند سطری بنویسم. 

به اینجا اومدم، به روال سابق به قسمت قالب‌های عمومی یه سر زدم.

در کمال تعجب ۲ قالب جدید دیدم. هر دو زیبا و مطابق سلیقه من. بابت رنگ و برگ و پرنده و این حرف‌ها. 

اسم یکیش «چراغ» بود داخل پرانتز (صابر راستی کردار) و دیگری «غنچه» داخل پرانتز به همین نام.

توی دلم یه آفرین بهش گفتم و شوق نوشتنم بیشتر شد.

بعدتر به بهانه نام قالب جدید وبلاگم، یاد شعر معروف «تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید؟ تو یکی نه‌ای، هزاری. تو چراغ خود برافروز» افتادم و مطلبی با عنوان «چراغ» نوشتم!

🔷🔷🔹🔹

و حالا باز هم برای چندین و چندین و چندمین بار می‌بینم که این دنیا چقدر کوچیکه و البته زودگذر! ...

«خدایا چنان کن سرانجام کار، تو خشنود باشی و ما رستگار»

روحش شاد و آرام. یاد و نامش ماندگار.
 

  • ۲۵ آبان ۰۲ ، ۰۲:۴۱
  • یک خبرنگار ...

اون‌ قدر کار نیمه تمام دارم که نگو!

حالا نه خیلی مهم ها؛ در حد امورات شخصی! 🙄

یعنی روزی میشه که به سرانجام برسند؟!

از اینها گذشته،

چقدر حرف نگفته در دل دارم!؟

به قول آن شاعر؛ «امشب در سر شوری دارم»! ...

  • ۰۳ مهر ۰۲ ، ۲۳:۳۴
  • یک خبرنگار ...

«آدما عوض نمیشن،

این شناخت ماست که نسبت به اونا بیشتر میشه».

اینو در وقایع یک سال اخیر به وضوح درک کردم! 

اونم چه آدم‌هایی؟! چه آدم‌هایی؟! 🤦🏻‍

خداوند عاقبت همه ما رو ختم به خیر کنه. 

  • ۲۶ شهریور ۰۲ ، ۰۰:۰۰
  • یک خبرنگار ...

یکی در اینستاگرام نوشته بود:

«فرض کنید ساعت ۴ صبح جایی گیر کرده‌اید که فقط با یک نفر می‌توانید تماس برقرار کنید که اگر جواب ندهد، شما جان خود را از دست می‌دهید! آن یک نفر شما کیست»؟

⭐️⭐️⭐️

بیش از آنکه به اون موقعیت ترسناک و اینکه آن یک نفر من کیست؟ فکر کنم!
این موضوع به ذهنم رسید که من به خاطر سابقه بدم در پاسخ به تلفن (به ضرس قاطع:) یک نفرِ هیچکس نیستم! 😌 
بس که تلفن جواب نمیدم و همیشه تماس بی پاسخ روی گوشی دارم!
🤦🏻‍♀️

⭐️⭐️⭐️

خدا منو ببخشه، اون بنده‌های خدا که تا حالا نبخشیده‌اند! 🙄

  • ۱۹ شهریور ۰۲ ، ۱۸:۱۶
  • یک خبرنگار ...

صبح روز تولد شناسنامه‌ایت با پیامک بانک‌هایی که دیگه خیلی وقته باهاشون کاری نداری، مواجه بشی!
اولش عذاب وجدان میاد سراغت! 
بعد که یادت میاد این هم یه جور تبلیغاته،
خیالت راحت میشه!

«این همه نازک خیالی» ⚡️🥰

  • ۱۰ شهریور ۰۲ ، ۱۲:۰۷
  • یک خبرنگار ...

احتمالا اینو قبلا شنیدید یا خوندید که

"هرگز با احمق‌ها بحث نکنید.

آنها شما را تا سطح خودشان پایین می‌کشند، 

سپس با تجربه یک عمر زندگی در آن سطح، شما را شکست می‌دهند"! ...

درسته واقعا ...

با اینها که اتفاقا خیلی خودشون رو زرنگ و به دردبخور می‌دونند،

هرگز کار و بحث نکنید! ...

ازشون فاصله بگیرید ...

اصلا تا میتونید ازشون فرار کنید ...

  • ۱۵ خرداد ۰۲ ، ۱۴:۰۴
  • یک خبرنگار ...

مثل یه دو دو تا چهار تای ساده است؛

وقتی خوشحالی و ناراحتی‌های شما درباره اتفاقات روزمره و مسایل جامعه یکی نیست،

وقتتون رو برای یکدیگر هدر ندید!

بابت ترک کردن و پرهیز از فرد، افراد و محیط ناخوشایند، عذاب وجدان نداشته باشید!

حیف زندگی که صرف حرص خوردن برای چنین مواردی بشه.

درباره احساسات و روحیات خودتون هم مسئولیت‌پذیر باشید!

به افکار، عقاید، وقت و عمر خودتون احترام بذارید ...

  • ۱۰ خرداد ۰۲ ، ۲۳:۵۲
  • یک خبرنگار ...

تسلیت گفتن سخت‌ترین کار دنیاست! 
به خصوص برای اون که خودش هم عزیز یا عزیزانی رو از دست داده باشه ...

  • ۰۹ خرداد ۰۲ ، ۱۰:۴۸
  • یک خبرنگار ...

وقتایی که یهویی سرم شلوغ میشه 

و یه عالمه کار و خبر میریزه سرم!

یاد شخصیت ملخ در کارتون نیک و نیکو میفتم ...

آقای چهاردست :)

با خودم میگم: کاش منم ۴ تا دست داشتم 

و می‌تونستم همه کارها رو با هم انجام بدم! ...

  • ۲۵ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۴:۵۲
  • یک خبرنگار ...


از قدیم می‌گفتند:

طرف "آب نمی‌بینه وگرنه شناگر قابلیه" ...

حکایت بعضی‌ها در روزگار امروز ماست ...

تعجبی هم نداره ...

اینم نمایشی جدید در تماشاخانه دنیا و نقش‌آفرینی آدم‌های این دوره است ...

و البته که دریای چشم‌چرانی ساحل ندارد! ...

  • ۲۴ ارديبهشت ۰۲ ، ۱۴:۱۶
  • یک خبرنگار ...

**********************

"گر بدی گیرد جهان را سر به سر

از دلم امیدِ خوبی را مبر" ...

**********************

سلام،

سوژه نگار ۱۱ ساله شد ...

هرچند که ۵ ساله وبلاگ نویسی رو کنار گذاشتم ...

نوشتن رو نه البته ...

کم و بیش اینستاگرام، تلگرام و توییتر می‌نوشتم ...

یکی یکی کنارشون گذاشتم تا دوباره رسیدم به اینجا ...

خوب که نگاه می‌کنم

زندگی مجازی من عینِ زندگی واقعی منه ...

کوچ، دلتنگی، بی‌اعتمادی، تنهایی (خودخواسته!:) و ...

یادش بخیر؛

اردیبهشت ۹۱ این وبلاگ رو با هدف تبادل نظر ایجاد کردم ...

و حالا سال‌هاست دیگه نه وقتش رو دارم نه حوصله‌اش رو ...

در بلاگفا که بودم؛

خواهرم به طور ناگهانی از دنیای ما رفت ...

در اینستاگرام می‌نوشتم که بابا به رحمت خدا رفت ...

و در توییتر هم به نوعی میشه گفت؛ امیدم رو از دست دادم ...

هر کدوم از اینها شاید، عامل ترکِ هر یک از اون فضاها شد ...

**********************

و حالا اینجا هستم ...

نمی‌دونم تا کی!؟ ...

همین‌قدر می‌دونم که همچنان مراقب مایسطرون‌ها باید بود ...

  • ۱۴ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۱:۰۰
  • یک خبرنگار ...

به همین زودی 5 روز از سال 2018 گذشت ...

از عمر چو این یک دو نفس بیش نداریم ...

بنشین نفسی تا نفسی با تو برآریم ... (+)

  • ۱۵ دی ۹۶ ، ۲۳:۴۰
  • یک خبرنگار ...
  • ۲۳ مهر ۹۶ ، ۰۰:۳۲
  • یک خبرنگار ...

ولادت امام حلم و شکیبایی حضرت باب الحوائج (ع) مبارک باد ...

  • ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۲۲:۳۱
  • یک خبرنگار ...

اولی: آدم‌ های امن چه کسانی هستند ... ؟

دومی: مگه میشه ... ؟! 

مگه داریم ... !؟

  • ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۲۱
  • یک خبرنگار ...

یک سال گذشت ...

از ییلاق قشلاق وبلاگی ام ...

درست از وقتی که تصمیم گرفتم از وبلاگ نویسی ام کم کنم ... 

به دلایل مختلف ...

اما در تمام این مدت در هر دو وبلاگ حضور داشتم ...

وبلاگ نویسی ...

بعد از خبرنگاری دومین کاری هست که نمیتونم ازش دست بکشم ...

اعتیاده یا عشق، نمی دونم ... ؟!

اما دلم نمیخواد بذارمش کنار ...

حتی اگر کارکرد قبل رو نداشته باشه ...

یا تبادل نظر سابق رو ...

این مجله اینترنتی همچنان منتشر میشه ...

ان شاءالله ...

چرا که تا خواننده هست، نوشتن باید ...

همچنان در بلاگفا ساکن هستم ... (+)

"نه بی او می‌ توان بودن ... 

نه با او می ‌توان گفتن" ... 

سعدی علیه الرحمه ...

  • ۲۰ آذر ۹۵ ، ۱۸:۴۵
  • یک خبرنگار ...

 

 

مدت زمان: 2 دقیقه 12 ثانیه 
 
پ.ن:
ایده جالبی هست ...
البته که ...
خداوند عاشق تر است ...
  • ۲۱ آبان ۹۵ ، ۲۳:۵۸
  • یک خبرنگار ...

هوا هوای حرم ... (+)

* * *

این نوا رو خیلی دوست دارم ...

و یکی دو تا دیگه از مداحی های جواد مقدم رو ...

زیاد گوش میدم ...

علی رغم انتقادی که به برخی عبارات و نوع برگزاری مجالس ایشون هست ...

و به نظر منم انتقاد درستیه ...

مثل این که میگه: 

"به گردنم کی آقا یه قلاده می زنی"؟! ... 

یعنی چی آخه؟! ... :|

  • ۱۵ مهر ۹۵ ، ۱۴:۴۱
  • یک خبرنگار ...

شروع پاییز در گوگل ... :)

First Day of Fall 2016

یادش بخیر ...

چه زود گذشت!؟ ... (+)

  • ۰۱ مهر ۹۵ ، ۲۰:۴۶
  • یک خبرنگار ...

... Error connecting to server

... Service Unavailable

... The service is unavailable

بلاگفا باز نمیشه ... :|

سه شنبه است ...

دلم میخواد بنویسم ...

  • ۰۹ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۰۴
  • یک خبرنگار ...

 

مدت زمان: 41 ثانیه

به یاد ماندنی ... :)

بازی آلمان - ایتالیا ...

یورو 2016 ...

  • ۱۴ تیر ۹۵ ، ۰۱:۴۲
  • یک خبرنگار ...

آتش گرفتن لباس کارشناس آشپزی در برنامه زنده شبکه ایلام ...

 

مدت زمان: 14 ثانیه

  • ۱۲ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۳۷
  • یک خبرنگار ...

 

 

مدت زمان: 1 دقیقه 30 ثانیه
 
پی نوشت:
دختر بچه شیطون! ... :)
باز خوبه میدونه پیشی باید عذرخواهی کنه ... !
  • ۱۰ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۳۶
  • یک خبرنگار ...

یه حرکت جالب دیگه در گوگل ...

 do a barrel roll رو در کادر جستجو وارد کرده ...

و نتیجه رو مشاهده کنید ... :)

  • ۱۳ دی ۹۴ ، ۲۳:۵۲
  • یک خبرنگار ...
سوژه نگار

صرفا جهت اطلاع:
دامنه ir رو بنا به دلایلی تمدید نکردم!
بنابراین و طبق مقررات سامانه‌ ایرنیک،
اسم و دامنه بعد از آزادسازی توسط دیگری راه اندازی شد!
پس soozhenegar.ir دیگه متعلق به من نیست ..

طبقه بندی موضوعی