سوژه نگار

خبری - تحلیلی

سوژه نگار

خبری - تحلیلی

سلام خوش آمدید

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بلاگفا» ثبت شده است

**********************

"گر بدی گیرد جهان را سر به سر

از دلم امیدِ خوبی را مبر" ...

**********************

سلام،

سوژه نگار ۱۱ ساله شد ...

هرچند که ۵ ساله وبلاگ نویسی رو کنار گذاشتم ...

نوشتن رو نه البته ...

کم و بیش اینستاگرام، تلگرام و توییتر می‌نوشتم ...

یکی یکی کنارشون گذاشتم تا دوباره رسیدم به اینجا ...

خوب که نگاه می‌کنم

زندگی مجازی من عینِ زندگی واقعی منه ...

کوچ، دلتنگی، بی‌اعتمادی، تنهایی (خودخواسته!:) و ...

یادش بخیر؛

اردیبهشت ۹۱ این وبلاگ رو با هدف تبادل نظر ایجاد کردم ...

و حالا سال‌هاست دیگه نه وقتش رو دارم نه حوصله‌اش رو ...

در بلاگفا که بودم؛

خواهرم به طور ناگهانی از دنیای ما رفت ...

در اینستاگرام می‌نوشتم که بابا به رحمت خدا رفت ...

و در توییتر هم به نوعی میشه گفت؛ امیدم رو از دست دادم ...

هر کدوم از اینها شاید، عامل ترکِ هر یک از اون فضاها شد ...

**********************

و حالا اینجا هستم ...

نمی‌دونم تا کی!؟ ...

همین‌قدر می‌دونم که همچنان مراقب مایسطرون‌ها باید بود ...

  • ۱۴ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۱:۰۰
  • یک خبرنگار ...

همدردی بلاگفا با آتش نشانان حادثه پلاسکو ...

آواربرداری ساختمان پلاسکوی تهران ادامه دارد ... (+)

  • ۰۱ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۳۲
  • یک خبرنگار ...

یک سال گذشت ...

از ییلاق قشلاق وبلاگی ام ...

درست از وقتی که تصمیم گرفتم از وبلاگ نویسی ام کم کنم ... 

به دلایل مختلف ...

اما در تمام این مدت در هر دو وبلاگ حضور داشتم ...

وبلاگ نویسی ...

بعد از خبرنگاری دومین کاری هست که نمیتونم ازش دست بکشم ...

اعتیاده یا عشق، نمی دونم ... ؟!

اما دلم نمیخواد بذارمش کنار ...

حتی اگر کارکرد قبل رو نداشته باشه ...

یا تبادل نظر سابق رو ...

این مجله اینترنتی همچنان منتشر میشه ...

ان شاءالله ...

چرا که تا خواننده هست، نوشتن باید ...

همچنان در بلاگفا ساکن هستم ... (+)

"نه بی او می‌ توان بودن ... 

نه با او می ‌توان گفتن" ... 

سعدی علیه الرحمه ...

  • ۲۰ آذر ۹۵ ، ۱۸:۴۵
  • یک خبرنگار ...

... Error connecting to server

... Service Unavailable

... The service is unavailable

بلاگفا باز نمیشه ... :|

سه شنبه است ...

دلم میخواد بنویسم ...

  • ۰۹ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۰۴
  • یک خبرنگار ...

آخ آخ آخ ...

وبلاگ بیچاره من ! ... :(

آمارگیر میگه:

امروز هیشکی اینجا نبود ... !؟

البته هیشکی هیشکی هم که نه ... !

خودم یکی چند باری اومدم ...

خزنده ها هم که مهمان همیشگی اند ! ... :|

و یکی چند دوست هم از اینجا تشریف آوردن وب بلاگفا ...

این وضعیت - البته - قابل پیش بینی بود ...

دنبال کنندگان که آپ جدیدی از ما مشاهده نمی کنند ...

لینک های ارجاع دهنده هم یه راست میان سوژه نگار دات آی آر ...

دامنه ir رو که به بلاگفا انتقال دادم ...

خیلی از آرشیو مطالبم ناقص شد ...

به خصوص از طریق عبارات جستجو شده ...

در سیستم وبدهی بلاگ بیان؛

دامنه اختصاصی اصلی که داشته باشی ملاک موتورهای جستجو خواهد بود ...

با قطع اتصال دامنه تغییری در محتوا و ظاهر سایت ایجاد نمیشه ...

و مطالب، نظرات، قالب و غیره در سایت حفظ خواهد شد ...

ولی به جایگاه شما در موتورهای جستجو لطمه وارد میشه ! ... :/

برای همین هست که سوژه نگار با آدرس blog.ir ...

که در یک سال گذشته زیر دامنه بود ...

در حال حاضر جایگاهی در موتورهای جستجو نداره ... 

و این تغییر آدرس صفحات وبلاگ در موتورهای جستجو ...

احتمالا مدت زیادی طول بکشه ...

  • ۲۷ آذر ۹۴ ، ۲۱:۵۹
  • یک خبرنگار ...

 کوتاه نوشت:

دوستان خوبم ...

سوژه نگار از امروز در بلاگفا بروز میشه ...

در صورت تمایل کلیک رنجه بفرمایید ...

  • ۲۰ آذر ۹۴ ، ۱۶:۵۵
  • یک خبرنگار ...

پ.ن:

تصویر امروز بلاگفا ... 

ئه ... !

چه تند تند تصویر صفحه اولش رو عوض می کنه؟! ... :)

تولدش مبارک ... (+)

  • ۱۶ آذر ۹۴ ، ۰۷:۵۷
  • یک خبرنگار ...

تصویر امروز بلاگفا ... :)

"از هر طرفی که گوش کردم ...

آواز سوال حیرت آمد" ... (+)

  • ۱۵ آذر ۹۴ ، ۲۲:۵۸
  • یک خبرنگار ...

"نم نمک دارد صدای پای آذر می رسد ...

مهر و آبان رفته اند، آذر سلامت می کنیم" ...

پروانه زنگنه ...

* * *

بداهه نوشت:

عکس این روزهای بلاگفا ...

قشنگه ... :)

کلا بلاگفا هر عکسی بذاره در تیررس نگاه ماست ...

و باید درباره اش نظر بدیم! ... :))

  • ۰۱ آذر ۹۴ ، ۰۰:۱۹
  • یک خبرنگار ...

اینترنت کُند، داغون و مزخرف ... !

وبلاگ های دوستان یکی از یکی متروک تر ! ... :|

کد امنیتی بلاگ اسکای فاطمه خانوم گُلی کابوسی شده واسه ما ... !

اغلبِ بلاگفایی ها که بدرود حیاتِ دنیای مجازی گفتند ...  !

دوستان بلاگ بیانی هم دست کمی از بقیه ندارند ...

اونایی که آپ می کنند، چند حالت دارند:

کامنت که می نویسی ...

یا همون جور رها میشه بی جواب ... !

بی آره، بی نه ... !

یا یه بار جواب میدن یه بار جواب نمیدن ... !

یا به یکی جواب میدن به یکی جواب نمیدن ... !

اصلا یه وضعی ... !

یه عده هم که قسمت نظرات رو غیرفعال کردند ... !

آخ آخ آخ ...

بعد میان اینجا برای ما اعتراض و گوشه کنایه و انتقاد می نویسند ... !

تلگرام هم که داغون تر ... !

این یه نمونه از چشم بندی های تلگرام که دیشب اتفاق افتاد ... 

تعداد بسیار بالای بازدید در لحظه ثبت پیام ... !

اونم توی پی وی … !

فکر کنم خط رو خط شده بود با یکی از کانال ها! ... :|

بگذریم که پیام ها رو پس و پیش می فرسته این جور مواقع ... !

عجب اوضاعی شده ...

بقیه استفاده های اینترنتی هم که دیگه واویلا ... !

پس بایدم کسی رغبت وب نویسی و وب گردی و وب خوانی نداشته باشه ...

حق دارند واقعا ... !

حق داریم واقعا ... !

با این اینترنت کُند، داغون و مزخرف ... (+)

  • ۲۵ مهر ۹۴ ، ۲۳:۲۶
  • یک خبرنگار ...

درباره افراط در عکس سلفی گرفتن چند باری نوشته ایم ... (+)

اولین بار به بهانه سلفی یکی از تشییع کنندگان با پیکر مرحوم سیمین بهبهانی ! ... (+)

مطلب – فعلا - به لطف بلاگفا از دسترس خارج شده ... (+)

این روزها - باز هم - سلفی گرفتن های بیجا در مراسم تشییع یا سوگواری باعث تأسف و تکدر خاطر برخی از هموطنان شده ... (+)

خوشبختانه خیلی ها آداب اجتماعی رو می دونند ...

و این نکات رو رعایت می کنند ...

اما سلفی گرفتن های بی موقع و نامناسب معدود افراد در این اجتماعات - اون قدر زشت هست که نمیشه ازش گذشت ...

ضمن اینکه این مسأله فقط مختص ایران نیست ...

برخی متخصصان آسیب ‌شناسی و روانشناسان هشدار داده اند:

این کار به بروز اختلالات روانی جدی منجر خواهد شد ... (+)

خیلی اوقات تلفن های همراه فرصت و لذت نگاه کردن به اطراف رو از ما می گیرند ...

در این عکس مردم برای دیدن یک هنرپیشه جمع شده اند ...

آرامش نگاه اون خانوم سالمند رو ببینید ...

شاید تنها کسی که قدر لحظه رو میدونه ...

به قول شاعر:

" گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند ...

گول نعمت را مخور مشغول صاحب خانه باش " ...

  • ۱۱ مهر ۹۴ ، ۲۳:۲۶
  • یک خبرنگار ...

کامنتام کو ؟! ... :|

روز میلاد آقا امام رضا (ع) به رسم ادب و عرض تبریک به وب های بسیاری از دوستان سر زدم ...

بعد عمری خواستیم صله رحم مجازی انجام داده باشیم ...

برای بیشتر از 20 تا از دوستان بلاگفایی که هنوز رگه هایی از حیات تو وبلاگ هاشون دیده می شد، کامنت تبریک نوشتم ...

تا شب میلاد که هیچ وبی در بلاگفا باز نمی شد ... !

دلیلش رو هم حملات DDOS به سرورهای سایت اعلام کرده بودند ... !

امروز که بهشون سر زدم ببینم هستند یا نه ... ؟!

اثری از کامنت های صمیمانه ما نبود ... !

دریغ از یک مورد ... !

کاشف به عمل اومد که اصلا کامنتی بهشون نرسیده ... !

همون داستانِ تکراری کامنت خوری ! ... :/

بلاگفای نامرد ... !

  • ۰۵ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۴۱
  • یک خبرنگار ...

اغلب شما دوستان وب نویس حتما از مشکلات بلاگفا در دو ماه گذشته با خبر هستید ... (+)

چند باری در این زمینه پُست گذاشتم ... 

غیرفعال، سخت افزار، ریلکس، شرکت خارجی، بلاگفائی ها و blogfa ...

دیگه تصمیم نداشتم در این مورد بنویسم ...

به خصوص اینکه آخرین مطالبم در بلاگفا از دسترس خارج شده بود ... (+)

و از این بابت حس بسیار بدی داشتم ... 

تا اینکه جناب وارسته – بعد مدت ها ننوشتن – دست به قلم شدند و نکته ای رو به ما یادآوری کردند ... (+)

برای من - که بارها و بارها به خودم قول داده بودم دل کندن از دنیا رو با همین وبلاگم تمرین کنم - این تذکر لازم بود ...

"خواه نا خواه، آنچه حذف شدنیست ...

حذف خواهد شد ... 

هنگ بلاگفا درس بسیار بزرگی بود ...

نگاه کن ... ! 

وقتی زمان حذف فرا برسد با خود چه می بری ... ؟

نظرها حذف شدند ... 

همان نظرهایی که به ما فرم می بخشید ... !

العاقل فی الاشاره" ... !

  • ۰۷ تیر ۹۴ ، ۰۵:۴۰
  • یک خبرنگار ...

بلاگفا برگشت ... :)

فعلا دسترسی به مدیریت امکان پذیر شد ...

هر چند من پسورد وبم رو فراموش کرده بودم! ... :|

همچنان نمیشه کامنت نوشت ... 

پُست جدید هم نمایش داده نمیشه ...

آخرین مطلب ثبت شده در وبلاگ متعلق به تاریخ 92/12/01 هست ... !

ان شاءالله که رو به راه بشه به زودی ...

  • ۰۱ تیر ۹۴ ، ۱۶:۰۸
  • یک خبرنگار ...

کوچ 10 هزار وب نویس بلاگفایی به بلاگ بیان ...

خبری که صبح روز 18 خرداد ماه در قالب پُستی با عنوان پاسخ به سوالات کاربران بلاگفا در بخش راهنمای آن اعلام شد ...

کاملا قابل پیش بینی بود که بلاگفا با مشکلی که براش پیش اومد هم محبوبیتش رو از دست بده هم رتبه و تعداد قابل توجهی از کاربرانش رو ...

دقیقا همون روز بلاگفا هم پُست جدیدی گذاشت با عنوان مشکل سایت چیست و ما برای حل آن چه کردیم  ...

همین مقدار دسترسی به مدیریت و پُستی که گذاشت، درسته که گام خوبی بود ولی همچنان خبری از خبر خوب و امیدوار کننده در اون پُست نبود ...

هر چه بلاگفا ناامید کننده بود، بلاگ بیان امیدوارانه اطلاع رسانی کرد: 

از راه اندازی مجدد ابزار مهاجرت از بلاگفا پس از رفع مشکل فعلی گرفته تا امکان اطلاع از وبلاگ‌ های به‌ روز شده دوستان که به احتمال زیاد از فردا عمومی خواهد شد ...

منتظر بازگشت بلاگفای عزیز هستیم ...

امکانات جدید بلاگ بیان رو هم به فال نیک می گیریم ...

اینو - به طور اتفاقی - تو یکی از وبلاگ های بیان خوندم:

"سلام 

من تازه اومدم تو سایت بلاگ

خیلی ناراحتم از قطع شدن بلاگفا 

و ناراحت از خونسردی اقای شیرازی و اینکه هیچ ارزشی برای کاربرانشون قائل نیستن

من بدون نوشتن میمیرم

تا الان صبر کردم ولی دیگه طاقت ندارم

ناراحتم از اینکه نمیتونم دوستانم رو پیدا کنم

تا وقتی که بلاگفا درست بشه اینجا هستم " ...

خُب می بینید که در چنین نوشته هایی هم ناراحتی و دلخوری هست هم امید ...

هم عشق به نوشتن هست، هم کوچ، هم وفاداری ...

امید که سرویس های وبلاگ دهی قدر کاربران شون رو بدونند ...

بعد نوشت:

اینم توییتی که علیرضا شیرازی، مدیر سایت بلاگفا منتشر کرد:

مورد دیگه اینکه؛

تا این لحظه - عصر شنبه ...

از امکان اطلاع از وبلاگ‌ های به‌ روز شده دوستان خبری نشد ! ... :|

امان از وعده وعید ...

و دیگه اینکه؛ 

یکی از دوستان بلاگفایی - امروز صبح - کامنتی نوشتند که به علت مغایرت با قوانین وب امکان نمایش نداشت ...

بارها گفتم: کامنت های ناشناس و نامفهوم نمایش داده نمیشه ...

حتی اگر بهترین و مرتبط ترین کامنت ها باشه ...

دوست عزیز ما کامنتش رو اگر دوباره ارسال کنه درباره اش حرف دارم ...

  • ۲۲ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۸
  • یک خبرنگار ...

پی نوشت:

خُب پس دسترسی به بلاگفا؛ 

شاید وقتی دیگر ... !

  • ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۴۷
  • یک خبرنگار ...

دوستانِ بلاگفایی؛

"ریلکس ریلکس ریلکس تر" ... !

خونسردی خودتون رو حفظ کنید ... !

هیچی نشده! ... (++)

"یک هفته دیگر فرصت دهید" ! ... :|

  • ۲۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۵۵
  • یک خبرنگار ...

بلاگفا جان ... !

به نظرت جُز صبر و شکیبایی کار دیگه ای هم از دست ما برمیاد !؟ ... :|

فقط این احتمالا و امیدواریم که نوشتید کمی تا قسمتی نگران کننده است ... !

البته بازم میگم: خوشحالم که این توضیحات رو مینویسی و هر اتفاقی رو به ما خبر میدی ...

ما هم - عمیقا - امیدواریم مشکل سایت تا آخر هفته رفع بشه ... (+)

ان شاءالله ...

  • ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۴۱
  • یک خبرنگار ...

پی نوشت:

این اطلاعیه جدید بلاگفاست ...

چه عجیب و عجب که ایشون قبلش یه خبری داد به کاربران ... !

البته اگر کاربری باقی مونده باشه که بخواد این دو روز صبر و شکیبایی پیشه کنه ! ... :|

دوستانِ بلاگفایی ما که یکی پس از دیگری یا به ابزارهای ارتباطی دیگه روی آوردند یا به آغوش گرم خانواده هاشون برگشتند ... !

اینم یه اطلاعیه از سوژه نگار ...

با وضعیتی که در لینک ها و پیوندهای وبلاگ می بینم - احتمالا - وبلاگ های غیرفعال رو به صفحه تبادل لینک منتقل کنم ...

و پیوندهای جدیدی - که بروز می کنند و خواننده شون هستم - رو اضافه کنم ... 

  • ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۰۰
  • یک خبرنگار ...

سال ها پیش وقتی دانش آموزی بیش نبودم؛ نوشتن، بهترین و لذت بخش ترین سرگرمی ام بود ...

هیچ وقت خط خوبی نداشتم ...

بعدها که باید تندنویسی می کردیم هم که دیگه بدخط تر شدم ...

صد رحمت به خط دکترها ...

همیشه می گفتم: ای خدا ... ! 

چی میشه یکی یه خودکار صوتی اختراع کنه که بخونیم و اون خودش بنویسه ... !

تا اینکه تایپ اومد و من تا حدود زیادی خلاص شدم از خودکار به دست گرفتن ... 

این بدخطی اما مانع از این نشد که من ننویسم ...

از همون دورانِ نوجوانی - با الگوپذیری از خواهرم - دفترچه هایی رو به ثبت مطالب، شعر، حدیث و هر آنچه که به نظرم جالب بود ...

اختصاص دادم ...

توی این دفترچه ها هر چی دوست داشتم، می نوشتم و هر جور ...

هیچ ترتیب و آدابی نداشت! ...

برای همین لذت بخش بود و آرامش دهنده ...

برعکس دفترچه های خاطراتم که همیشه مخفی می کردم - این دفترهای یادداشت در معرض دید عموم قرار داشت ...

گاهی هم امانت داده می شد به همکلاسی ها و حتی معلمان ...

کلا خواننده کم نداشت ...

هنوزم تعدادی از اونا رو دارم ... 

اون دفترچه ها بعدها تبدیل به سررسید شدند و بعد از اون هم وبلاگ ... 

به همین راحتی و به همین سادگی ... 

هنوزم وبلاگ نویسی برای من همون قدر لذت بخش و آرامش دهنده هست ...

درباره این وبلاگ در صفحه نگارنده به طور کامل توضیح دادم ... 

اردیبهشت امسال که بیاد سوژه نگار سه ساله میشه ...

در این سه سال اندازه سی سال دوستان خوب و با معرفت پیدا کردم؛ بی اغراق ... 

در این مورد پُست های مختلفی داشتم:

قلم، خبرنگار، عید، تحول، وبلاگ، تبادل نظر، اختصاصی، ساحل و ...

بسیاری از وبلاگ نویسان و کاربران دنیای نت به این وبلاگ اومدند و کلیک رنجه کردند ...

بعضی فقط گذری داشتند و نظری نه ... 

خیلی ها بسیار تأثیرگذار بودند ...

به برخی ها خیلی زحمت دادم ...

مثل دوست و طراح گرامی قالبِ قبلی وب در بلاگفا ...

و دوست عزیزی که در کوچ و اسباب کشی به بلاگ بیان همراهی و راهنمایی ام کرد، به خصوص اون اوائل تا اینجا غریبگی نکنم ... 

بعضیا – اما - خاطرات خوبی برام نذاشتند که بماند ...

برخی به معنی واقعی کلمه؛ دوست بودند و وفادار ...

از خیلی هاشون خاطراتِ فوق العاده خوبی دارم ...

از وبلاگ نویسی، کامنت نویسی، رفت و آمدهاشون گرفته تا انواع برخوردهایی که باهام داشتند ...

اتفاقاتِ زیادی داشتیم؛ وبلاگ هایی که فیلتر شدند یا حذف، تعطیل کردند یا کوچ - با خبر یا بی خبر ...

همچنان و همیشه از همه اونایی که بی خبر رفتند دلخورم! ... :|

هر دوستی عادت و سبک مخصوصی برای خودش داره ...

برخی مثل ما به کامنت ها پاسخ میدن، بعضی نه ...

برخی تبعیضی جواب میدن ... !

یه عده هیچ لینکی ندارند ...

عده ای هم که منو یاد کارتون "سایمون در سرزمین نقاشی" می اندازند ...

شما یادتون نمیاد ...

یکی از کارتون های مورد علاقه ما بود ...

سایمون؛ پسر بچه‌ای با موهای چتری و عینکِ گرد بود که بیشتر وقتش به نقاشی می گذشت و اپیزودهای داستان اغلب از جایی شروع می شد که اون وارد دنیای نقاشی هاش می شد ...

ماجراهای عجیب و غریب این کارتون - در واقع - بر اساس نقاشی هایی شکل می گرفت که سایمون قبلا اونا رو با گچ روی تخته سیاه شگفت انگیز اتاقش کشیده بود ...

یه قسمتی بود که نقاشی های نصفه نیمه دنبالش می کردند و اعتراض که چرا ما رو ناقص العضو کشیدی ... ؟!

اونجا بود که تازه سایمون متوجه شد چقدر نقاشی نیمه کاره داره ... ؟!

برای یکی چشم نکشیده بود؛ برای یکی دهن، یکی دست نداشت و یکی پا و ...

حالا حکایت برخی وبلاگ نویس هاست ... :)

راه اندازی وبلاگ و نیمه رها کردنش یا ایجاد و حذف مکرر وبلاگ های متعدد، چرا ... !؟ 

من نمی دونم ... !؟

یه چند تایی از دوستان هم هستند که همه جا اهل نظرند به ما که می رسند خصوصی اند؛ بیشتر ... !

خُب خواهر من چه کاریه ... !؟

دقیقا - چون خانومند، برام جای تعجب داره ... !

آخ آخ ...

یه عده هم که – فقط - سند تو آل (send to all) هستند ... 

یه کامنت برمی دارند میذارند توی کوله پُشتی شون دوره می افتند در وبلاگ ها ...

کاری ندارند تو چی نوشتی، چی ننوشتی ... ؟!

مثل این آگهی هایِ چاپی از زیر در میندازند توی حیاط و دِ برو که رفتیم! ... :|

اما دوستانِ خوش ذوقی هم داریم که سوژه، تصویر و آهنگ پیشنهاد می کنند ...

و برخی که اهلِ خبرند؛ توی لینک نگار و مهمان نگار همراهم هستند ...

چه خصوصی، چه عمومی، چه خواننده ...

یه تعدادی از خوانندگان وبلاگ ندارند و از دوستانِ نزدیک یا همکلاسی های دانشگاه و همکاران قبلی و فعلی ام هستند یا خواننده هایی که از وبلاگ دوستان دیگه میان گاهی ...

عده ای هم که وبلاگشون رو تعطیل یا حذف کردند ولی همچنان بهمون لطف دارند ...

آهان؛ عده کثیری از دوستان هم وبلاگ نویسی رو رها کردند، رفتند توی لاین و وایبر و واتس آپ و تلگرام و چی و چی ...

مقتضای زمانه هست و خیلی هم مفید در مواردی ...

به شخصه اما وبلاگ نویسی رو بیشتر قبول دارم ...

چون تفکر بیشتری پُشت نوشته ها هست ...

درسته اطلاع رسانی و ارتباطات در شبکه های اجتماعی موبایلی لحظه ای هست اما احتمال خطا و نادرستی مطالب بیشتره ...

ضمن اینکه خیلی ها فقط عضوند و به کار حمل و نقل مطالب در گروه ها مشغولند ... !

بی آنکه تأملی داشته باشند یا اندیشه ای در حد همون یک لحظه ... 

از این هم بگذریم؛ فعلا ...

به این موضوع در آینده بیشتر خواهیم پرداخت؛ ان شاءالله ...

یه موضوع مهم که سر برخی پُست ها پیش اومد و لازم هست که اشاره ای بهش داشته باشم اینه که من علاوه بر اینکه کامنت های ناشناس و نامفهوم رو نمایش نمیدم مگر در موارد خاص ...

یه سری از کامنت ها رو هم تأیید نمی کنم ...

اونایی که به هر دلیلی خلاف منافع ملی و مصالح نظام جمهوری اسلامی باشند یا خدای نکرده توهین و افترا به اشخاص حقیقی و حقوقی ...

این وسط اما – ممکنه – شرمنده برخی دوستانِ همراه هم بشم که از سر دلسوزی مطالبی می نویسند ولی به همون دلایل کامنت ها قابلِ نمایش نیستند ...

کماکان شرمنده ام و امیدوارم عذرم رو پذیرا باشند ...

اما برسم به بحث شیرین تبادل لینک ... 

دوستان قدیمی بارها اینو خوندند و براشون تکراریه که من بیشتر از تبادل لینک؛ تبادل نظر و اشتراک فکر و اندیشه و حضور و مشارکت در بحث ها برام مهم هست ...

برای همین لینک هایی که در صفحه اول نمایش داده میشند شامل دوستانِ همراه هست ...

یه تعدادی از همین عزیزان هم - البته - کمی تا قسمتی همراهی شون کمرنگ شده ...

با این حال من همچنان به حضور بیشترشون امیدوارم ...

اسامی وبلاگ هایِ مابقی دوستان که از سر لطف سوژه نگار رو لینک کرده اند ولی به هر دلیلی در مباحث وبلاگ حضور ندارند رو در صفحه تبادل لینک آوردم ...

بدون شک دوستانی که حضورشون پررنگ تر بشه اسمِ زیبای وبلاگشون رو به فهرست دوستانِ صفحه اول اضافه خواهم کرد ...

ان شاءالله ...

دوستان و وبلاگ نویسانی هم که مایل به تبادل لینک هستند اینجا اعلام کنند؛ با کمال افتخار لینک خواهند شد ...

البته در صورت امکان و پس از بررسی ... :)

اگر وبلاگ دوستی هم از قلم افتاد، بزرگواری کرده بهم یادآوری کنه تا حتما ثبت کنم ...

انتقاد و پیشنهادی هم اگر هست به دیده منت ...

خُب فعلا همین ...

و ممنون از تمامِ خوانندگان ... 

خداوند رو شاکرم که تا به امروز توانم داد و شوق برای نوشتن ...

و بعد از این هم: "هر چه خدا خواست همان می شود" ...

اینم - مثل همیشه - حُسن ختام مطلب: 

"خدایا چنان کن سرانجام کار - تو خشنود باشی و ما رستگار" ...

و اینکه بیشتر مراقب مایسطرون ها باید بود ...

  • یک خبرنگار ...

"قاصدک ...

هان چه خبر آوردی ... ؟!

از کجا وز که خبر آوردی ... ؟!

خوش خبر باشی اما ...

گِرد بام و در من ...

بی‌ ثمر می‌گردی" ... (+)

بعد نوشت:

تصویر قاصدک این پُست شاید برای برخی از شما دوستان آشنا باشه ...

بلاگفا کمی خوشگل شده این روزها ... (+)

مثل این قاصدک ...

صبح می خواستم بنویسم درباره اش ...

نوشتم ...

اما پاکش کردم ...

با خودم گفتم: حتما یکی از دوستان بهش اشاره میکنه ...

اون وقت تو پاسخ بهش می نویسم دیگه ...

تا اینکه دوست عزیزی خصوصی نوشت و نقشه ام نقش بر آب شد! ... :))

با این آرزو که: امیدوارم بلاگفا دوباره به روزهای خوبش برگرده ...

واقعا هم ... !

ضمنا ممنونم از ایشون بابت آهنگی که برای این تصویر پیشنهاد کردند ... :)

  • ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۴۶
  • یک خبرنگار ...

بدشانسی یعنی ...

برنامه ریزی کرده باشی تعطیلات نوروز مطالبت رو از بلاگفا بیاری وبلاگ جدید ...

یهو با این صفحه مواجه بشی ! ... :|

  • ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۱۵:۴۵
  • یک خبرنگار ...

سلام ...

شده تا حالا به نقش اعداد در زندگی آدم ها فکر کنید ... ؟!

برخی عددها برای ما خاص شده و میشه به هر دلیلی ... 

مثلا عدد هفت، بیست یا چهل ...

همین طور 110، 313 یا 1000 ...

بعضی اعداد هم برای بعضیا یه جور دیگه خاص شده مثل شش تایی ها! ... :))

یا مثلا صدتایی ها ... !

این آخری واسه ما خبرنگارها در هر رسانه ای که باشیم یه جورایی خوش یُمن و مبارکه ...

واسه همین یه سری صدتایی ها خبرسازند ...

مثل صدتایی ها در ورزش، فرهنگ، سیاست و ... 

من قبلا یه صدتایی در بلاگفا داشتم و اونجا در قسمتِ نظرات از دوستانم تشکر کردم ... (+)

گرچه اون موقع من و بلاگفا در شمارشِ پُست ها اختلافِ نظر داشتیم! ... :)

و البته که نظر من مهم تر بود! ... :))

این بار – هم - درسته بلاگ بیان با ما تفاهم نداره ...

اما مهم اینه که این یکصدمین پُستِ سوژه نگار هست که – اینجا - تقدیم شما میشه ... 

هرچند هنوز 100 روز نشده که اینجام - یادِ وعده صد روزه رئیس جمهور افتادم! ... :|

قصد داشتم هر کدوم زودتر به صد رسید، پستِ اختصاصی بذارم بابت تشکر از شما و یادگاری برای خودم ...

که خُب تعدادِ مطالبم از تعدادِ روزها جلو زد ... !

در یک نگاهِ اجمالی به عملکرد وبلاگ باید بگم که:

اینجا نه رتبه الکسا برام مهم هست، نه پیج رنک گوگل، نه حتی تعداد بازدیدها ... 

اینجا برای من مفید بودن مطالب، تبادل نظر و اندیشه، دوستی، احترام و درک متقابل و ارتباط دوسویه با مخاطب مهم بوده و هست ...

و البته حضور و مشارکت دوستانم ...

به قولی "لذت داشتنِ یه دوست خوب تو یه دنیای بد ...

مثلِ خوردن یه فنجون قهوه گرم تو هوای سرده ...

درسته که هوا رو گرم نمیکنه ولی آدمو دلگرم میکنه " ...

خدا رو شکر می کنم ...

با همون دعایِ همیشگی ...

"خدایا چنان کن سرانجام کار / تو خشنود باشی و ما رستگار" ...

و از تمام دوستان خوبم که در این سال ها همراه و هم کلامم بودند، کمال تشکر رو دارم ... 

  • ۲۵ بهمن ۹۳ ، ۰۴:۱۵
  • یک خبرنگار ...

چهارشنبه پیش بود که در وبلاگی خوندم: 

اهالی خراسان شمالی وقتی خونه ای میخرند یا کاشانه ای اجاره می کنند،

نمیگن: اسباب کشی کردیم، میگن: کوچ کردیم ...

نوشته بود: 

"اسباب‌کشی اعم از کوچ است؛ بی‌ بازگشت است. کندن است. به ‌جا نگذاشتن است.

رجعت ندارد. هجرت هم. فیزیکی است. اما کوچ فرق دارد ... 

در کوچ می‌توانی با تغییر آب ‌و هوا برگردی. به اصلت. به خاطره‌ هایت.

می‌توانی برگردی و از خاطره‌ها رؤیا بسازی.

مثل اسباب‌کشی نیست که برایش شعر (رفتم / رفتی / ماند؛ خاطره‌ها) را بسرایی.

اسباب‌کشی سبب‌ها را می‌کُشد ... !

کوچ اما مثال - هزار دلیل برای رفتن و یک دلیل برای برگشتن - را می‌ماند" ...

این دیدگاه خیلی واسم تازگی داشت ... 

طبق این تعریف من – اگر به خواست و اراده ام باشه – هیچ وقت اهلِ اسباب کشی نیستم ... !

و تازه فهمیدم که چرا دلم نمیاد سوژه نگارِ بلاگفا رو تعطیل کنم ... !

البته دامنه ir رو از وبلاگ قبلی به بیان انتقال دادم ...

حالا دوستان بلاگفایی راحت میتونند به وبلاگم تشریف بیارند

چون بلاگفا مشکلی با لینکِ آدرسِ soozhenegar.ir نداره ... !

اما اشکالِ زیادی توی نوشته های قبلی ام - اونایی که ارجاع به پُست های قبلی داشتند -

به وجود میاد که به مرور درستش می کنم...

ان شاء الله ...

هنوز به نرم افزار مهاجرت بلاگ بیان اعتماد ندارم ... !

اگرچه در برنامه ام هست ...

همین طور قالب و پیوندهای وب که تغییر خواهد کرد ...بازگشت

یه تبلیغ هم برای صفحاتِ مهمان نگار و لینک نگار داشته باشم ...

لطف کنید سوژه های پیشنهادی تون رو در صفحه مهمان نگار بنویسید تا در موردش بحث و گفتگو کنیم ...

لینک های داغ و دیدنی و خوندنی دنیای نت رو هم - در صورت تمایل -

در صفحه لینک نگار ارسال کنید تا با نامِ شما بازنشر بدیم ...

البته من خودم هم خبرهای مهم و لینک های جالب روز رو براتون در صفحه لینک نگار میذارم ...

همچنان به این اصل باور دارم که بیشتر مراقب مایسطرون ها باید بود ... 

و باز هم برای رسیدن به این هدف به کمک، مراقبت و نظرات، پیشنهادها و انتقادات شما نیازمندم ...

راستی ...

این جمله هم در اون پُست بود: 

"بعضی‌ ها از زندگی آدم‌ نمی‌روند؛ کوچ می‌کنند" ...

  • ۲۳ آذر ۹۳ ، ۰۲:۱۰
  • یک خبرنگار ...

 

سلام،
به وبلاگِ من خوش آمدید ... :)
این اولین یادداشتم در بلاگ بیان است ...
از بلاگفا اومدم ... (+)

نوشتن؛ دغدغه همیشگی ام بوده و هست ...
و البته شغل فعلی من ...
سوژه؛ خمیرمایه هر اثر و نوشته ای است ...
شاعر میگه:
"یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت ...
در بند این مباش که مضمون نمانده است" ...
بنابراین برای نوشتن همیشه سوژه هست ...
فقط انگیزه میخواد و اراده ...
امید که به لطفِ خداوند متعال این وبلاگ مفید باشه و پایدار ...
 

  • ۲۷ آبان ۹۳ ، ۱۸:۰۱
  • یک خبرنگار ...
سوژه نگار

صرفا جهت اطلاع:
دامنه ir رو بنا به دلایلی تمدید نکردم!
بنابراین و طبق مقررات سامانه‌ ایرنیک،
اسم و دامنه بعد از آزادسازی توسط دیگری راه اندازی شد!
پس soozhenegar.ir دیگه متعلق به من نیست ..

طبقه بندی موضوعی