«سوژه نگار» امروز ۱۲ ساله شد.
آدمها در این سن نوجوانند، به قولی؛ در مرحله سرگردانی و کشف به سر میبرند! ۱۲ سالگی وبلاگ ها اما یعنی خیلی خیلی نوشتن، خیلی خیلی وقت گذاشتن و ... البته به شرط نوشتن و وقت گذاشتن!
۱۲ سال پیش در چنین روزهایی (۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۱) «سوژه نگار» چشم به دنیای مجازی گشود :) با این شعر که «یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت، در بند آن مباش که مضمون نمانده است» ...
۶ سال با این عنوان برای خودم و دوستانم [آن طور که دوست داشتم] در وبلاگ نوشتم. (تا ۵ بهمن ۱۳۹۷) زمان، مکان، افراد و موقعیتهای مختلف و متفاوتی رو باهاش تجربه کردم! ۴ سال بعدش نوشتن رو در برخی شبکه های اجتماعی (به طور محدود و معدود) ادامه دادم. (تا سال ۱۴۰۱) و یک سال بعدتر کاملا خصوصی نویس شدم!
دلم برای سوژه نگاری تنگ شده بود، اما روح و فکر و دستم به نوشتن نمیرفت! گذشت تا اردیبهشت ۱۴۰۲ که به بهانه ۱۱ سالگی وبلاگ، سری به اینجا زدم (+) و الان یک ساله که کم و بیش متن و مطلبی اگر شد مینویسم. نه مثل گذشته اما در نوع خودش بد نیست!
در تمام این سالها تا جایی که یادم میاد همیشه یک خبرنگار بودم؛ عاشق خبر، مشتاق کشف حقیقت و پُر از دغدغه. اوائل آرام و امیدوار، بعدتر کمی خسته و رنجور، اما همچنان امیدوار.
هنوزم همان خبرنگارم؛ عاشق خبر، مشتاق کشف حقیقت و پُر از دغدغه، اما شاید بشه گفت: بدون آرامش و بدون امید!
اهداف، ملاک ها، شاخصها و خط قرمزهای راه و کارم هم تغییر نکرد. همان «بیشتر مراقب مایسطرونها باید بود» و دعای همیشگی؛ «خدایا چنان کن سرانجام کار، تو خشنود باشی و ما رستگار».
همین و فعلا تمام.
- ۱۳ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۹:۲۸