«با اینکه تنهایی، منو تنها نمیذاری» ...
- ۲۳ بهمن ۰۳ ، ۲۳:۳۶
نوشته:
موافقت وزارت کشور با نرخهای جدید نان در تهران
نان گران شده، اونم بین ۴۰ تا ۶۶ درصد!
اون وقت این برای ما از موافقت وزارت کشور میگه!
جل الخالق!
اردیبهشت سال گذشته بود که اینجا نوشتم:
اینکه به گرانی روزافزون اجناس، کالاها و خدمات بگی: اصلاح قیمت!
یا مثلا بنویسی: نرخ جدید شکر اعلام شد
نه خبرنگاریه، نه مملکتداری!
«سال به سال دریغ از پارسال»!
🎈🌸🎈
«پُر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست
از بس که گره زد به گره حوصله ها را» ...
🎈🌸🎈
«یادها انبوه شد
در سر پُر سرگذشت
جُز طنین خسته افسوس نیست
رفتهها را بازگشت» ...
🔺🔺🔺🔺🔺🔺
«سایه»؛
هوشنگ ابتهاج شاعر معروف گیلانی
درگذشت: ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ در کلن آلمان
تدفین: ۵ شهریور ماه در باغ محتشم رشت
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
سایهای که با درختان یک باغ همسایه شد ...
**********************
«باید رفت باید دنبال پرچمت تا ابد رفت،
باید موند باید پای این روضهها تا ابد موند ...
باید خوند باید از تو و راه تو تا ابد خوند ...
چه کعبه رفتهها که حاجی هم نمیشن،
چه کربلا نرفتهها که کربلایین» ...
**********************
«بر من مسلم است که من یک انسانم
و این انسان بودن؛
هم باعث فخر من است، هم مایه سرشکستگی».
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
من یک خبرنگارم و همچنان خبرنگاری رو دوست دارم. هنوزم مشتاق کشف حقیقت و سرشار از دغدغه هستم.
«شاید» بدون امید و آرامش و «حتما» خستهتر و رنجورتر از قبل. اینکه جاده اطلاعرسانی روز به روز سنگلاختر میشه، اینکه حال و هوای خبر ذره ذره مسمومتر میشه، اینکه نوشتههایت دردی رو دوا نکنه.
اینکه دقت و صحت رو فدای سرعت و سبقت میکنند و عین خیالشون نیست. دروغ پشت دروغ، تکذیب پشت تکذیب. کپی، سرقت و به نام خود زدنِ آثار و زحمات دیگران و از این قبیل زشتیها!
برای امثال ما که دوران کودکی رو در کنار آب و آسمان و سرسبزی و طراوتِ طبیعت سپری کردیم؛ فضای غبارآلود، خشکی و سکوت و سرما زجرآوره. مدام باید پی نور، گرما و لطافت و زلالی بگردی.
مثل کشف زیبایی و جذابیت از این دنیای خبرنگاری؛ از کنجکاویها، بیتابیها و لحظهشماریهای تولید یک خبر تا شوق و شیرینی به ثمر نشستن آن، از هیجانات به روز بودن و تحرکاتش تا لذت رشد و تحول در این راه بیانتها ...
با این حال و احوال مینویسم و به راه خودم ادامه میدم. به خاطر علاقه، انگیزه و تحصیلاتی که از قبل داشتم و همچنین تجربهای که طی این سالها به دست آوردم، از همیشه آمادهترم اما جسم و روحم خسته و رنجوره.
با این حال هنوزم همان خبرنگارم؛ عاشق و مشتاق و پیگیر «خبر» ...
«دوستت دارم ای خیال لطیف، دوستت دارم ای امید محال» ...
⭐️⭐️⭐️
🔷🔶🔹🔸
«اگرچه نزد شما تشنه سخن بودم ...
کسی که حرف دلش را نگفت، من بودم ...
غریب بودم و گشتم غریب تر، اما ...
دلم خوش است که در غربت وطن بودم» ...
🔷🔶🔹🔸