نی زن
دیروز بین خبر، تحلیل و گفتگوهایی که درباره موضوعات مختلف داشتیم:
از بُرد شیرین پرسپولیس در دربی 79 و کُری خوانی دوستان و همکاران گرفته
تا تحلیل ها و گمانه زنی ها بر سر مذاکرات وین 8 ...
از گوجه فرنگی یازده هزار تومانی گرفته تا ترافیک و راه بندانِ شهر رشت به خاطر باران،
این نعمت الهی و ...
خبری به دستم رسید که سوژه جالبی داشت ...
خبر درباره راهیابی مستندی از گیلان
با عنوان "خدیجه نی زن و رمههایش" به جشنواره بینالمللی سینما حقیقت بود ...
"خدیجه زنی 75 ساله است که همراه مادر شوهر 120 ساله و برادر شوهر 85 سالهاش ...
در کلبهای وسط جنگل در نزدیکی روستایی در تالش زندگی میکند ...
او زندگی سختی دارد
و با وجود اصرار جنگلبانی بر تخلیه کلبه اش، کماکان همانجا زندگی میکند ...
درختان اطراف خانه او را یکی پس از دیگری قطع کردهاند ...
اما خدیجه به هیچ وجه حاضر به ترک کلبه اش نشده است ...
این زن سالهاست در محافل هنری روستا و برای همه آنهایی که درد و غم دارند، نی میزند" ...
بی ربط نوشت:
"تنهایی، نام دیگرِ پاییز است ...
هر چه عمیقتر، برگریزان خاطراتش بیشتر " ...