جوک
سوژه این پُست روزی به ذهنم رسید که خبری از آخرین وضعیت هواپیمای گُمشده مالزی از شبکه خبر پخش می شد ...
پس از شنیدنِ این خبر من و یکی از همکاران - به طور همزمان - لبخند زدیم ... !
اما علت این لبخندِ بی جا برای یک خبر تأسف بار چه بود !؟ ... :/
جوکی در موردِ این خبر یادم اومده بود که روز قبلش برام فرستاده بودند:
" تجربه نشون داده به خلبان های مالزیایی نباید گفت: برو گمشو ... ! جدی می گیرن " ... !
حدس زدم اون بنده خدا هم به همین بلایِ ناخواسته دچار شده که از شنیدن خبر - ناخودآگاه - خنده اش گرفته ... !
خیلی جدی ازش پرسیدم: کجایِ خبر خنده دار بود ... ؟!
گفت: نه ... !! یادِ یه جوک افتادم در مورد این خبر ... !
میگن: " خلبانِ هواپیمای مالزیایی هنوزم داره به کمک خلبان میگه: ولی همون بریدگی اول فکر کنم باید می پیچیدیم " ... !
اینو که گفت، همه زدند زیر خنده و یکی یکی یادشون اومد جوک هایی که درباره هواپیمای مالزی شنیده یا خونده بودند و صدایِ گوینده خبر گُم شد بین اون همه جوک و خنده و تفسیر و تحلیل های طنزگونه ! ... :|
این خوب نیست که این روزها هر مبحثی که پیش میاد به جایِ اینکه بیشتر و اول حدیث و آیه و شعر و روایت تداعی بشه برامون؛ جوک و طنز و تمسخر یادمون میاد ... !؟
تازه فکر کنید بخواهیم حدیث و آیه و شعر هم بگیم ...
اول از کجا معلوم، درست و حسابی و کامل و جامع یادمون بیاد مثلِ این جوک هایِ ریزه میزه ... !؟
دوم اینکه معمولا تو جمع و گروه هایی که هستیم بقیه استقبال و همراهی چندانی نمی کنند ...
ذائقه ها عوض شده و افراد – به ویژه نسلِ جوان - متأسفانه بحث های سطحی و گذرا رو بیشتر ترجیح میدن ...
نیم نگاهی به جمع هایِ امروزی نشون میده که بخش زیادی از محاورات و گفتگوهای دنیای واقعی و مجازی ما طنز و جوک و فکاهی هست ...
اصلا چرا راهِ دور بریم ... ؟!
همین برنامه هایِ رادیو، تلویزیون، ویدئوها، پیام ها و تصاویری که در شبکه های اینترنتی و موبایلی منتشر میشه بخشِ بزرگیش رو طنز و خنده و هجو و هزل تشکیل میده ...
همین جا باید بگم که مشکلی با طنز و خنده حلال نیست ...
محیط های شاد و مفرح خیلی هم مطلوب و دوست داشتنی هست اما هر چیزی حد و اندازه ای داره که من فکر می کنم این روزها این جوک گویی ها کمی زیادتر از معمول شده ...
به خصوص +18 ها که دیگه هیچ حریمی رو نمی شناسند و آشکارا و بی پرده تو گوشی های همراهِ اکثر نوجوانان هم پیدا میشه ...
شوخی های زننده و سخیف با بزرگان و مشاهیر کشور هم که دیگه جایِ خود داره ...
یکی دو سالِ پیش که از انتشارِ پیامک های طنز و هجو و شوخی با دکتر شریعتی احساسِ خطر کرده بودیم از همین تغییر ذائقه و سرگرم شدنِ نسلِ جوان و نوجوان با مسائل سطحی گفتیم ... (+)
اشکالِ کار اینجاست که در عصرِ انفجارِ اطلاعات ما بمبارانِ جوک شده ایم و به روی خودمون هم نمیاریم ... !
گرچه خدا رو شکر همه این طور نیستند و این حال و هوایِ بخشی از جامعه هست اما همین رو هم نمیشه نادیده گرفت چون این رویه واگیرداره و سرعتِ گسترش بالایی داره ...
میگید نه ... ؟!
یه روز با همین نگاه به رفتار و گفتارِ خودتون و اطرافیانتون توجه کنید ... !