دور آفاق
چهارشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۵۰ ب.ظ
"بینی جهان را خود را نبینی ...
تا چند جانا غافل نشینی ...
نور قدیمی شب را بر افروز ...
دست کلیمی در آستینی ...
بیرون قدم نِه از دور آفاق ...
تو پیش از اینی تو بیش از اینی ...
از مرگ ترسی ای زنده جاوید ... ؟
مرگ است صیدی تو در کمینی ...
جانی که بخشند دیگر نگیرند ...
آدم بمیرد از بی یقینی ...
صورتگری را از من بیاموز ...
شاید که خود را باز آفرینی" ... (+)