جوانمردی
کسانی که سریال به کجا چنین شتابان ساخته ابوالقاسم طالبی رو دیده باشند ...
باید یادشون باشه اون قسمتی که یونس با بازی بابک حمیدیان در واکنش به قتل راننده مینی بوسی که به قصد کمکشون اومده بود گفت: این داستان رو واسه کسی تعریف نکنید ...
و اشاره داشت به اون حکایت معروف که:
"جوانمردی از بیابانی می گذشت. از مسافتی دور شخصی را دید نقش بر زمین افتاده و خواهان کمک. غریبی بود تشنه و گرسنه، در حال جان کندن. مرد از اسب پایین آمد، مشک آب را بر لب های خشکیده او گذاشت. آن قدر آبش داد تا سیراب شد. غریبه جانی دوباره گرفت و رمقی تازه پیدا کرد اما بی آن که تشکری از جوانمرد کند بر او تیغ کشید و پیکر مجروح و زخم خورده او را در آن بیابان برهوت رها کرد، سوار اسب او شد که برود.
جوانمرد که هنوز نیمه جانی در بدن داشت، گفت: از کاری که کردی در هیچ مجلسی سخن مگو. غریبه علت را جویا شد و او پاسخ داد: جوانمرد را کشتی، جوانمردی را نکش که دیگر هیچ مردی را نخواهی یافت که در بیابان دست افتاده ای را بگیرد" ...
جواب کتایون با بازی نگین صدق گویا هم در این قسمت از سریال برام جالب بود:
ما که داریم فیلم بازی می کنیم و این واقعیت نیست ...
اما آنچه الان در جامعه ما اتفاق میفته واقعیت هست متأسفانه ...
به خصوص در دنیای مجازی ...
چه بسا مهربانی، کمک و خیرخواهی که مورد سوءاستفاده مجرمان و ناجوانمردان قرار میگیره ...
و چه بسیار جرم ها و جنایاتی که در لباس جوانمردی و به نام اعتماد و صداقت انجام میشه ...
خیلی اوقات خبرهای پلیس فتا که به دستمون میرسه حکایت از همین ناجوانمردی ها داره ...
برداشت 50 میلیونی نوه ناخلف از حساب پدر بزرگ، اعتمادی که به سرقت ختم شد، اقدام بیشرمانه شوهر شیطان صفت پس از طلاق توافقی، برداشت غیرمجاز از حساب بانکی همسر در جهرم ...
هم خدمتی سابق سارق از آب در آمد، سرقت 150 میلیونی اینترنتی از حساب همسر، انتشار تصاویر عروسی از آتلیه عکاسی، سرقت اینترنتی خواهر از حساب برادر در رباط کریم، خیانت در دوستی منجر به دستگیری شد ...
انتقام از همکار با انتشار مطالب کذب در تلگرام، نامزد سابق عامل برداشت از حساب بانکی، بازی های آنلاین انگیزه برداشت از حساب مادر و ...
همیشه موقع تنظیم و انتشار چنین خبرهایی یاد اون حکایت می افتم و میگم:
نکنه کم کم اعتمادها سلب بشه، امیدها از دست بره، قلب ها سنگی بشه، میل و رغبت کمک به دیگران از بین بره، شک بیفته در خیرخواهی آدم ها و ... ؟!
اما می بینم همون حکایت جوانمرد در بیابان رو هم - لابد – یکی یک بار گفته یا نوشته که هنوز ازش یاد میشه ...
و البته که نوع بیان موضوع و برداشت آدم ها از رخدادها متفاوت هست ...
چه بسا افرادی که نسبت به این خبرها و ماجراهای واقعی بی تفاوتند و بعد خودشون گرفتار میشند ...
چه کسانی که از این هشدارها درس می گیرند و پیشگیرانه برخورد می کنند ...
و چه افرادی که از این خبرها و حکایت ها شگردهای مجرمانه تازه یاد می گیرند ...
و خودشون با هوش سیاهی که دارند جرائم جدید خلق می کنند ... !
در هر حال؛ گسترش روزافزون شبکه های مجازی و عضویت بی رویه افراد در این گروه ها اون قدر جامعه و خانواده ها رو در معرض تهدید قرار داده که نباید بی تفاوت بود ...
بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده از سازمان اینترپل؛
در هر 12 ثانیه یک نفر قربانی جرائم سایبری میشه که این آمارها رو به افزایش هست ...
در گزارش اکثر سازمان های پلیسی جهان؛
بیشترین انگیزه مجرمان سایبری در سراسر جهان کسب درآمد نامشروع هست ...
در یکی از آگهی های منتشره در سایت ها با عنوان هک تلگرام در 4 دقیقه اومده:
اگه به کسی شک داری به دردت می خوره ... !
نرم افزار مشاهده و کنترل از راه دور پیام های دریافتی و ارسالی در تلگرام شخص مورد نظر از جمله کودک ، همسر و ... !
به همین وقاحت و به همین راحتی اخلاق جامعه رو فدای سودجویی خودشون می کنند ... !
و جالب اینکه در توضیحاتش نوشته:
این نرم افزار فقط برای کنترل و نظارت والدین بر پیام های فرزندانشان در برنامه تلگرام اختراع شده است و مسئولیت استفاده های غیر قانونی از این نرم افزار به عهده شخص خاطی می باشد ... !
فردی که از طریق نرم افزار و به طور مخفیانه بخواد فرزند یا شخص مورد نظرش رو کنترل و نظارت کنه صلاحیت و سلامت نفس خودش زیر سوال هست ...
حفظ و رعایت حریم خصوصی دیگران هم که دیگه جای خود داره ...
خوشبختانه امروز بالای 80 درصد از جرائم سایبری کشور توسط پلیس فتا کشف میشه ...
و این یعنی مجرمان - خیلی هم - در فضای مجازی در امان نیستند ...
پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات، هکر ها، خاطیان و سارقان اینترنتی رو رصد و شناسایی میکنه ...
متهمان دستگیر، بازجویی و پس از تحویل به مراجع قضایی، برابر قانون مجازات خواهند شد ...
اما کاربران فضای شبکه های اجتماعی - هم - باید بدونند و آگاه باشند که؛
دنیای مجازی به هیچ عنوان فضای مطلق حریم خصوصی آنها نیست ...
اینجا هزاران چشم محرم و نامحرم وجود داره با هزاران فکر سالم و ناسالم ...
درست مثل دنیای واقعی ...
گاهی از خودم می پرسم:
با وضعیتی که هست - با این همه شتاب و غفلت – میشه به آینده بشر امیدوار بود یا نه ...
"عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی" ... ؟!