مسافریم
چهارشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۴۳ ب.ظ
"من مسافر و غریب" ...
"جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند ...
زاهد را دید که در اتاقی ساده زندگی می کند ...
اتاق پُر از کتاب بود و غیر از آن میز و نیمکتی دیده می شد ...
جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست ... ؟!
زاهد گفت: مال تو کجاست ... ؟
جهانگرد گفت: من اینجا مسافرم ...
زاهد گفت: من هم" ...
- ۹۴/۰۷/۲۲