سوژه نگار

خبری - تحلیلی

سوژه نگار

خبری - تحلیلی

سلام خوش آمدید

۲۱۰ مطلب با موضوع «دیگر نوشت» ثبت شده است

صبح بارانی امروز ...

تشییع پیکر مطهر یک شهید گمنام در رشت ... (+)

"تو دیروز 

از حلال این دنیا گذشتی ...

دعا کن ...

ما امروز - حداقل - از حرامش بگذریم" ...

  • ۲۳ مهر ۹۴ ، ۱۴:۵۱
  • یک خبرنگار ...

"من مسافر و غریب" ... 

"جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند ...

زاهد را دید که در اتاقی ساده زندگی می کند ...

اتاق پُر از کتاب بود و غیر از آن میز و نیمکتی دیده می شد ...

جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست ... ؟!

زاهد گفت: مال تو کجاست ... ؟

جهانگرد گفت: من اینجا مسافرم ...

زاهد گفت: من هم" ...

  • ۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۵:۴۳
  • یک خبرنگار ...

"در اوجی معین؛ دیگر ابری نیست ...

اگر زندگیت ابری است ...

به این دلیل است که روحت آنقدر که باید بالا نرفته است" ...

  • ۲۰ مهر ۹۴ ، ۲۰:۱۷
  • یک خبرنگار ...

"گُل ها هر جا که برویند، ﻋﻄﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻨﺘﺸﺮ می کنند ...

در کوچه باغ های شلوغ یا باغچه های دنج ... 

در گُلدانی کوچک یا در انزوای یک جنگل ...

ﭼﻪ ﮐﺴﯽ آنجا ﺑﺎﺷﺪ که ﺍﺯ آنها ﻗﺪﺭﺩﺍﻧﯽ ﮐﻨﺪ، ﭼﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪ ...

ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺷﺎﻥ ﺑﮕﺬﺭﺩ، ﭼﻪ ﻧﮕﺬﺭﺩ ...

ﻣﻌﻄﺮ ﺑﻮﺩﻥ، ﻃﺒﯿﻌﺖ ﮔُﻞ ﺍﺳﺖ ...

ﻣﺎﻧﻨﺪ انسان هایی که ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ...

بی هیچ توقعی لبخند می زنند و مهربانند" ...

  • ۱۹ مهر ۹۴ ، ۰۱:۳۲
  • یک خبرنگار ...

"مردی در مجلس ضیافتی - به صورت کنایه آمیز -

از آگاتا کریستی؛ بانوی نویسنده انگلیسی پرسید:

چرا زن ها در هر کاری کمتر از مردها موفق می شوند ... ؟! 

جنایی نویس معروف - فوری - جواب داد:

برای اینکه خانم ها خودشان زن ندارند تا در کارها به آنها کمک کنند" ...

  • ۱۸ مهر ۹۴ ، ۱۹:۵۷
  • یک خبرنگار ...

"در پیشگاه خدای من هیچ آرزویی محال نیست" ...

برگرفته از کتاب:

طوفان دیگری در راه است ...

  • ۱۸ مهر ۹۴ ، ۱۱:۱۶
  • یک خبرنگار ...

"یه خانمی می گفت: خدا رو شکر ...

داماد خوبی دارم ...

دخترم هر چی بخواد براش میخره ...

دخترم تا ظهر میخوابه، عصرشم میره گردش و خرید ...

دامادم شب غذا میخره میاره ...

ولی ...

هرچی از داماد شانس آوردم از عروس خوب، بی نصیب بودم ...

زن نیست که ...

تا لنگ ظهر میخوابه، نه زندگی میفهمه، نه آشپزی میکنه ...

همش دنبال ولگردی و ولخرجیه ...

بیچاره پسرم ...

شب میاد از شام خبری نیست ...

خودش یا باید غذا بخره یا درست کنه ...

هیچی هم بهش نمیگه" ...

پ.ن:

سیاست یک بام و دو هوا که میگن ... 

یعنی همین ها ... :)

  • ۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۲:۳۸
  • یک خبرنگار ...

"شریف کسی است که فرمانبرداری تو او را شرافت بخشیده باشد" ... (+)

  • ۱۱ مهر ۹۴ ، ۰۸:۲۵
  • یک خبرنگار ...

"باز هم یک جمعه بدون تو،

باز هم همان تلخکامی قدیمی؛

و باز هم قلبی مالامال دلتنگی ...

در عصری که بدون تو به غروب متصل می شود" ...

  • ۱۰ مهر ۹۴ ، ۱۷:۳۷
  • یک خبرنگار ...

سرنوشت 241 زائر ایرانی فاجعه منا همچنان نامعلوم است ... (+)

"خبرترین خبر روزگار بی‌ خبری است" ... 

  • ۰۹ مهر ۹۴ ، ۰۰:۲۵
  • یک خبرنگار ...

 "قلب؛

لانه گنجشک نیست که

در بهار ساخته شود

و در پاییز

باد آن را با خودش ببرد ...

 قلب؛

راستش نمی دانم چیست ... ؟!

اما این را  می دانم که

فقط جای آدم های خیلی خوب است" ...

  • ۰۵ مهر ۹۴ ، ۲۳:۵۳
  • یک خبرنگار ...

خدایا؛

  "تو آن چنانى ‏که من دوست دارم ... 

مرا هم آن چنان کن که تو دوست دارى" ... 

  • ۰۲ مهر ۹۴ ، ۲۲:۲۵
  • یک خبرنگار ...

"در کلام آسمانی آمده:

دعا؛ قضاء را بر می گرداند هر چند آن را محکم کرده باشند ...

به همین سادگی ...

کمترین مهربانی این است که برای هم دعا کنیم" ...

  • ۰۲ مهر ۹۴ ، ۲۲:۰۰
  • یک خبرنگار ...

"اللهم اجعل غنای فی نفسی؛

خدایا بی نیازی را در نفسم قرار ده" ... (+)

  • ۰۱ مهر ۹۴ ، ۱۵:۲۶
  • یک خبرنگار ...

"باران می بارد ...

به حرمت کداممان، نمی دانم ... !؟

همین قدر می دانم؛

باران، صدای پای اجابت است ...

و خدا با همه جبروتش دارد ناز می خرد ...

نیاز کن" ...

  • ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۳۷
  • یک خبرنگار ...

"جاده بوی هندوانه گرفته بود ...

راننده خوابش برده بود و با قیچی ‌کردن گاردریل آمده بود لاین مخالف ...

و شاخ ‌به ‌شاخ زده بود به مینی‌ بوسی که اولین سرویس صبحگاهی بود به‌ سمت گرگان ...

راننده بعد از یک هفته کما درگذشت ...

آمار مسافران را نمی‌ دانم ... (+)

حادثه درست یک کیلومتری میدان ‌بار اتفاق افتاده بود؛ مقصد کامیون ... 

اکثر تصادفات نزدیک رسیدن رخ می‌ دهند ...

حکما راننده خوابالو و خسته به خودش گفته بود:

دیگه چیزی نمونده، نمی‌ صرفه بزنم بغل و لختی چشم های گرمم را بسپارم به خواب ...

کاش پلیس‌ هایی که آفتاب‌ نزده کمین می‌کنند برای جریمه رانندگان، روان‌ شناس باشند ...

و رندوم ماشین‌ ها را نگه دارند ...

چایی‌ نباتی مهمان‌ شان کنند تا خواب بپرد از سرشان ...

شاهدی می‌گفت: وقتی آمبولانس‌ ها داشتند مجروحان را منتقل می‌کردند صدای هایده می‌آمده از داخل کامیون ...

من همان اشک سرد آسمانم / نقش دردی به دیوار زمانم" ... 

با تشکر از:

دردهای خاکستری ...

  • ۲۱ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۴۷
  • یک خبرنگار ...

"هر آدمی سنگی است بر گور پدر خویش" ...

خدا رحمت کنه نویسنده این جمله ...

زنده یاد جلال آل احمد رو در 18 شهریور سالروز درگذشتش ... (+)

سطر اول کتاب "سنگی بر گوری" ...

که ماجرای بچه دار نشدن و احساسات شخصی اش رو روایت میکنه ...

کتاب بعد از مرگش منتشر میشه ...

"و امروز من آن آدم ابترم که پس از مرگم هیچ تنابنده ای را به جا نخواهم گذاشت ...

تا در بند اجداد و سنت و گذشته باشد ...

من اگر بدانی چقدر خوشحالم که آخرین سنگ مزار درگذشتگان خویشم ...

من اگر شده در یک جا و به اندازه یک تن نقطه ختام سنتم ...

و این همه چه واقعیت باشد چه دلخوشی  ...

من این صفحات را همچون سنگی بر گوری خواهم نهاد که آرامگاه هیچ جسدی نیست ...

و خواهم بست به این طریق در هر مفری را به این گذشته در هیچ و این سنت در خاک" ...

                                   * * *

چقدر تلخ و حسرت بار ... ؟!

حال آنکه - در واقع - آدم ابتر کسی است که اثری از خویش به یادگار نذاره ...

این اثر میتونه فرزند باشه یا نام، نقاشی، عکس و نوشته، حتی ... 

و هر آنچه که بعد ها یادش رو زنده نگه داره ...

و چه خوب که این اثر نیکو باشه و مفید ...

چه فرزند باشه چه نام، چه نقاشی، چه عکس و نوشته، حتی ... !

  • ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۵۸
  • یک خبرنگار ...

"حسادت می کنم ...

گاهی ...

به آرامش عمیق یک سنگ ...

چقدر خیالش آسوده است ... ؟!

چقدر تحمل سکوتش طولانی است" ... ؟!

  • ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۵۸
  • یک خبرنگار ...

درسته قول دادم زیاد به این حرفا فکر نکنم ... 

اما ...

"زمان چیز عجیبی ست ...

می دود ...

جلو می رود ...

و دوست داشتنى ترین آدم هاى زندگی ات را یا کهنه می کند یا عوض ... 

بعضی ها یا تغییر می کنند یا حقیقت درون شان مشخص می شود ... 

زمان دیر یا زود به تو ثابت خواهد کرد که کدام شان ماندنى اند و کدام شان رفتنى ... 

دعا کنیم ...

زمان بگذرد و دنیا پُر شود از آدم هاى واقعى ...

آدم هایى که نه زمان آنها را عوض کند نه زمین" ...

درسته نباید زیاد به این حرفا فکر کرد ... 

اما ...

کهنه شدن آدم ها رو نمی فهمم ... ؟!

  • ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۱۷
  • یک خبرنگار ...

"_ آقا داماد ﭼﯿﮑﺎﺭﻩ هستن ... ؟!

+ نظامی هستش ...

_ چه خوب! ارتش یا سپاه ... !؟

+ﮐﻠﺶ ﺁﻑ ﮐﻠﻨﺰ ... (+)

_ ﺟﺎﻥ !!؟ ... O_o

+ ﮐﻠﺶ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻠﺶ، ﺍﺗﮏ ﻣﯿﺰﻧﻪ " ...  !

  • ۱۷ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۵۰
  • یک خبرنگار ...

خدایا ...

"مبادا  ...

آنچه دوست می داشته ام مایه بدبختی ام شود" ...

بند 2 از دعای 18 صحیفه سجادیه ...

  • ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۲۰
  • یک خبرنگار ...

با هم بشنویم ...

 

  • ۱۵ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۲۸
  • یک خبرنگار ...

 

 

مدت زمان: 3 دقیقه 58 ثانیه
"کار خوبه خدا درست کنه" ... 
  • ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۵۸
  • یک خبرنگار ...

"زندگی قصه مرد یخ فروشی است که از او پرسیدند: فروختی ... ؟

گفت: نخریدند، تمام شد" ...

  • ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۳۶
  • یک خبرنگار ...

امام سجاد علیه السلام:

"مؤمن از دعای خود یکی از سه نتیجه را می ‏گیرد:

 یا برایش ذخیره می ‏شود ...

 یا در دنیا برآورده می ‏شود ...

 و یا بلایی که می‏ خواست به او برسد از او برگردانده می‏ شود" ...

* * *

التماس دعا ...

  • ۰۷ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۳۳
  • یک خبرنگار ...
سوژه نگار

صرفا جهت اطلاع:
دامنه ir رو بنا به دلایلی تمدید نکردم!
بنابراین و طبق مقررات سامانه‌ ایرنیک،
اسم و دامنه بعد از آزادسازی توسط دیگری راه اندازی شد!
پس soozhenegar.ir دیگه متعلق به من نیست ..

طبقه بندی موضوعی