سوژه نگار

خبری - تحلیلی

سوژه نگار

خبری - تحلیلی

سلام خوش آمدید

 "هر چه دلم خواست نه آن می شود" ...  

  • ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۰۲:۱۳
  • یک خبرنگار ...

"خوشتر زِ عیش و صحبت و باغ و بهار چیست ... ؟!

ساقی کجاست گو سبب انتظار چیست ... ؟!

هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار ...

کس را وقوف نیست که انجام کار چیست ... ؟!

پیوند عمر بسته به موییست هوش دار ...

غمخوار خویش باش غم روزگار چیست ... ؟!

معنی آب زندگی و روضه ارم ...

جز طرف جویبار و می خوشگوار چیست ... ؟!

مستور و مست هر دو چو از یک قبیله‌اند ...

ما دل به عشوه که دهیم اختیار چیست ... ؟!

راز درون پرده چه داند فلک خموش ...

ای مدعی نزاع تو با پرده دار چیست ... ؟!

سهو و خطای بنده گرش اعتبار نیست ...

معنی عفو و رحمتِ آمرزگار چیست ... ؟!

زاهد شراب کوثر و حافظ پیاله خواست ...

تا در میانه خواسته کردگار چیست"؟! ... (+)

  • ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۰۲:۰۸
  • یک خبرنگار ...

"تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار" ... (+)

  • ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۰۳:۲۷
  • یک خبرنگار ...

همه روزها متعلق به شهداست ... (+)

شهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات:

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ...

  • ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۴۲
  • یک خبرنگار ...

و سریالی شده برای خودش این کلیپ بیژن؛ دانش آموزِ شیب، بام ... !

این بار از زاویه ای دیگر به این ماجرا نگاه کنیم ...

"چرا در شمال ایران بام بسیاری از خانه ها را شیب دار می سازند" ... ؟!

"جنگل سرمایه ملی است یعنی چه" ... ؟!

دو سوال معروفی که خیلی ها سال ها پیش در بلوتوث موبایلشون از زبان معلم جوانی شنیدند که از دانش آموز 9 ساله اش میپرسه ...

بیژن؛ دانش آموز زرنگی که فقط در امتحانات شفاهی هول می شد ...

مثل خیلی از دانش آموزان دیگه ...

اما توزیع و پخش این فیلم چند دقیقه ای براش گرون تموم شد ...

به قیمت از دست دادن آرامش تحصیلی اش ...

به گفته خودش - در مصاحبه هایِ کتبی و تصویری که امسال ازش تهیه شد – دوم راهنمایی بود که فیلمش رو دید ...

و اول دبیرستان که رسید؛ از تمسخر دیگران کلافه شد و ترک تحصیل کرد ... !

در 6 ماه گذشته به گچ کاری ساختمون روی آورد ...

ولی آقا معلم تموم تلاشش رو کرد که هر طور شده آقا بیژن رو به ادامه تحصیل تشویق کنه ...

او خودش خبر ترک تحصیل این دانش آموز رو رسانه ای کرد بلکه بتونه جلوی این کار رو بگیره ...

و خدا رو شکر که جامعه فهیم ما خیلی بیشتر از اونایی هستند که موجباتِ رنجش این نوجوان رو فراهم کردند ...

معلم، اطرافیان، رسانه ها و مسئولان بالأخره موفق شدند آقا بیژن رو به ادامه تحصیل ترغیب کنند ... 

ذر صورت تمایل، گزارش باشگاه خبرنگاران از بیژن رو ببینید ... (+)

ما پیش از درباره این موضوع نوشتیم و اینجا با هم حرف زدیم ... (++)

آنچه که امروز با اعلام خبر امکان ادامه تحصیل این دانش آموز زرنگ میخوام بگم اینه که در ارتباطات اجتماعی ما برخی اشتباهات جبران ناپذیرند و سرنوشت دیگران رو تغییر می دهند ...

برخی مواقع اما میشه بی تفاوت نبود و به رفع اشتباه امیدوار بود ...

همه ما شاید از این اشتباهات شیب دار تو زندگیمون داشته باشیم ...

گاهی ممکنه - خواسته یا ناخواسته – دلی رو بشکنیم یا امیدی رو ناامید کنیم ...

یا اینکه به هر دلیلی مسببِ ناراحتی فرد یا گروهی بشیم ...

مهم اینه که تا حد امکان برای جبران اشتباهمون بکوشیم ...

به امید روزی که هیچ دلی نشکنه ...

و به امید موفقیت همه آینده سازان مملکت عزیز ما ...

  • یک خبرنگار ...

همینطوری یهویی ...

برایِ تشکر از دوستانِ خوبم ... 

جایِ دوستانِ غائب هم؛ سبز ...

"زینتِ هر وبلاگ ...

به دوستانی است که در آنجا تردد می کنند" ... (+)

  • ۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۴۵
  • یک خبرنگار ...

"سوال می کند از خود هنوز آهویی ...

که بین دام و نگاهت کدام صیاد است" ... (+)

  • ۲۰ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۴۴
  • یک خبرنگار ...

پی نوشت:

سپاس از دوستی که عکس نوشته رو برامون ارسال کردند ...

بارها تصمیم داشتم درباره سکوتِ آدم ها بنویسم ...

و دیدگاه های مختلف در این مورد رو بدونم ...

سکوت معانی متفاوتی داره ...

و این معنی در زمان و مکان و افراد مختلف فرق می کنه ...

من معتقدم خداوند آدم ها رو برای سکوت خلق نکرده ... 

البته منظورم دَم فروبستن به وقتِ گفتن نیست ...

هر چیزی جایگاهِ خودش رو داره ...

و سکوت هم به وقتش مزایای زیادی داره ...

مثل سکوت برای تفکر که لازمه زندگی هست ...

اما سکوتِ طولانی آدم ها به نظر من تلخ و آزاردهنده است ... 

  • ۱۹ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۴۰
  • یک خبرنگار ...

میگه:

"داشت توی آب خفه میشد ... !

من نجاتش دادم! " ... :)

  • ۱۹ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۳۹
  • یک خبرنگار ...

 

  • ۱۹ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۳۳
  • یک خبرنگار ...

 بازارهای گیلان شلوغ است اما نه برای خرید ... !

مردم تماشاچی بازار شب عیدند ...  (+)

قبلا نوشتم! ... (+)

  • ۱۸ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۱۳
  • یک خبرنگار ...

"از گنهِ دم به دمم آتش طوفنده شدم ... 

هم شدم از توبه خجل، هم زِ تو شرمنده شدم ...

صاحب من، خالق من، داور من، یاور من ...

حیف تو را داشتم و غیرِ تو را بنده شدم" ...

تشکر از دوست ... (+)

  • ۱۸ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۵۱
  • یک خبرنگار ...

پی نوشت:

خدایا؛

ریال هایِ مملکت رو زیاد بگردان ... !

تومن ها رو فاکتور بگیر ... !

میلیون و میلیاردها رو ریشه کن بفرما ! ... (+)

  • ۱۷ اسفند ۹۳ ، ۰۱:۳۲
  • یک خبرنگار ...

"پروردگارا ...

به تو پناه می برم؛

از اینکه از تو چیزی بخواهم که به آن آگاهی ندارم" ...

آیه 47 سوره مبارکه هود ... (+)

  • ۱۵ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۰۷
  • یک خبرنگار ...

تو هستی و من بهانه ات رو می گیرم! ... :(

تو هستی و من خودم رو تنها می بینم ... !

تو هستی و من می ترسم ... !

تو به من نعمت میدی و من استفاده نمی کنم ... !

تو به من مهلت میدی و من هیچ کاری نمی کنم ... !

تو به من فرصت میدی و من غفلت می کنم ! ... :(

* * *

"نه از تو بی گلایه تر، نه از تو بی صدا ترم" ... (+)

  • ۱۵ اسفند ۹۳ ، ۱۹:۳۲
  • یک خبرنگار ...

به مناسبت 15 اسفند ماه؛ 

روز درختکاری و آغاز هفته منابع طبیعی ...

پ.ن:

به قولِ بزرگی که نوشت:

"درخت را با قلب می کارند نه با دست" ...

  • ۱۵ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۵۵
  • یک خبرنگار ...

"غم هایی که

چشمانت را خیس نمی کنند ...

دلت را به آتش می کشند ...

بی صدا سوختن دردناک است" ... (+)

  • ۱۴ اسفند ۹۳ ، ۲۲:۰۴
  • یک خبرنگار ...

"دست هایی که کمک می کنند؛

بسیار مقدس تر از لب هایی هستند که دعا می کنند" ...

14 اسفند ماه - آغاز هفته احسان و نیکوکاری - گرامی باد ...

  • ۱۴ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۲۵
  • یک خبرنگار ...

"بانوی شب‌های روشن، فانوس فریاد در باد ...

تک یادگار رسالت، در رجعت کفر و بیداد ...

تنها تو بودی و تنها، در قحط مردیّ و رادی ...

مَردِ تو ـ افسوس ـ در بند، رجّاله‌ها ـ آه ـ آزاد ...

تنها تو مِعجَر نهادی، طوفان شدی ایستادی ...

شاید که احیا کنی باز، آن عهدها ـ رفته از یاد ـ

هر جا ز غیرت نشانی، از گونه‌ نیلی تو است ...

از پهلوی تو گرفته است، بنیان توحید بنیاد ...

شهر پیمبر چه خاموش! محراب و منبر، فراموش !

تنها تو بودی و تنها، از مأذن عدل ، فریاد ...

خاک تو پنهان و یعنی: تو در زمین در نگُنجی ...

جایی که جناتِ عدن است از آبِ مَهر تو آباد ...

بانوی شب‌های روشن، تو جانی و این جهان تن ...

از شوق تو مِهر تابید، از شور تو زندگی زاد" ...

حجت‌الاسلام 

سید ابوالقاسم حسینی ...

  • ۱۴ اسفند ۹۳ ، ۰۶:۲۰
  • یک خبرنگار ...

امان از دلِ مولا ! ... (+)

  • ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۲۲
  • یک خبرنگار ...

این روزها ...

"من از کوچه های تنگ که می گذرم ...

دلم خیلی برایش تنگ می شود" ... (+)

  • ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۱۴
  • یک خبرنگار ...

"هر دم به ضریح بی نشانت ای ماه ...

بسته ست دخیل قلبِ من با هر آه ...

عمری ست تپش های دلم می گوید:

یا فاطمه اشفعی لنا عندالله" ... (+)

  • ۱۲ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۳۹
  • یک خبرنگار ...

"شهدا امامزادگان عشقند ...

که مزارشان زیارتگاه اهلِ یقین است" ... (+)

میزبان شهداییم ... 

دو شهید گمنام ... (+)

یک شهید شناسایی شده بعد از 27 سال ... (+)

و شهید مدافع حرم ... (+)

بعد نوشت:

"شهید گمنام سلام ... 

پرستویِ مهاجرِ من، صفا دادی به شهرمون" ... (++)

  • ۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۱۰
  • یک خبرنگار ...

خُب دوستان؛ الوعده وفا ...

مصاحبه ای که گفته بودم مجله نیمکت با دانش آموز کلیپِ شیب، بام انجام داده منتشر شد ... 

مصاحبه با بیژن و معلمش ...

دانش آموز 9 ساله اون ویدئو کلیپ، الان 16 سال داره ... (+)

یه سالی هست که ترک تحصیل کرده و در شهر تنکابن گچ کاری میکنه ... !

آقا معلم هم - که اون سال سرباز معلم بود - الان کارشناس ارشد مرمت و کارمند دانشگاه هست ...

خودش موجبات مصاحبه رو فراهم کرده ...

پایگاه خبری تحلیلی فرارو این مصاحبه رو باز نشر داده ... 

در صورت تمایل بخونید ... (+)

آنچه در ادامه میاد نوشته همون معلمه که از بیژن سوال میپرسه و فیلم میگیره ... (+)

★ نوشته هامو تا آخر بخونید ★ 

امشب می خوام در مورد فیلمی صحبت کنم که با نام (بیژن ...) یا (شیب...) منتشر شد، چند سال پیش در یکی از روستاهای دوردست معلم بودم و عاشق دانش آموزای دوست داشتنیم، به طوری که بین من و بچه هام معلم و شاگردی به معنای دوران قبل از دهه شصت معنایی نداشت، صمیمی و رفیق. 

از اونجایی که به ثبت لحظات علاقه داشتم و دارم، بدون هیچ قصد سوئی از تمام لحظات زیبای من و دانش آموزام فیلم و عکس ثبت می کردم و تمام این مستندات رو به صورت گنجینه ذخیره کردم، در همون زمان یکی از این قطعه فیلم ها که ثبت شده بود نظر دیگران به خودش جلب کرد و باعث شد این فیلم دست به دست پخش بشه و در مواردی به صورت تمسخر آمیز با این فیلم برخورد شد و گاهی هم انگشت اتهام رو به سمت معلم این دانش آموز، که چرا این دانش آموز رو مسخره کرده ... و حتی به گوشم رسیده که در مقاطع تحصیلی بالا تر آقا بیژن مورد تمسخر بعضی همکلاسی های ... قرار گرفت. 

ولی باید این توضیح رو بدم: آقا بیژن ما اصلا دانش آموز ضعیف یا تنبلی نبوده و نیست، در همون سال که من این فیلم رو از ایشون ثبت کردم در پایه خودش نفر اول کلاس شدن، مشکل ایشون فقط در پرسش و پاسخ های شفاهی رو در رو بوده و متوجه این مشکلش شدم به همین خاطر بر خلاف آیین نامه در اون سال، بعد از آزمون شفاهی یک بار دیگه آزمون کتبی ازش گرفتم که به همه سئوالات پاسخ درست داد.

این عکسی رو هم که الان به نمایش گذاشتم، آقا بیژن خودمونه به همراه خواهرش شیدا خانم.

آقا بیژن اگر ناخواسته رنجوندمت، منو ببخش، هر جا هستی موفق و پیروز و سربلند باشی.

همیشه دوستتون دارم معلم پایه سوم شما: شفیع فیروزبخش

به گفته وی؛ "ویدئو یه کار پژوهشى بوده و اون موقع فیلم در اختیار همکارانش در آموزش و پرورش قرار گرفته بود ...

در بعضى از سایت ها در اوایل نشر این فیلم با عنوان یک کار پژوهشى و آموزشى بارگذارى شد و خیلى هم خوب و علمى تحلیل شد ولى متاسفانه بعضى ها سوء استفاده کردند" ...

★ ★ ★ 

منم - همون طور که در اون پُست نوشتم - استنباطِ تمسخر و تحقیر از فیلم نداشتم ... (+)

 اما اینکه این فیلم یه کار مستند و عینى سازى مشکلات روانشناسى بوده، باید گفت که گروه های کارشناسی و تحقیقاتی  - معمولا - این جور فیلم ها و اسناد رو محرمانه نگهداری می کنند و فقط نتایج رو منتشر می کنند ...

چون در بسیاری مواقع اشتراک گذاری این فیلم ها به مراتب آسیب رسان تر از فیلم های حوادث و خبری هست ...

مثل همین مورد که دیدیم و در صحبت های بیژن و خانواده اش هم هست ...

اونم در عصر اطلاع رسانی سریع و رونق شبکه های اجتماعی مجازی که خیلی بیشتر باید مراقب بود ...

چه بسا نیت های خیر که در این فضا به شرّ و دردسر تبدیل شده و میشه ...

با این حال آقای معلم سابق داره تلاش میکنه از قضاوت هاى غلطِ بیشتر در مورد این فیلم جلوگیرى کنه ... 

اگر - واقعا - فقط همین موضوع باعث ترک تحصیل بیژن شده باشه، امیدواریم معلم و مسئولان و رسانه ها و خانواده اش موفق بشند این دانش آموز زرنگ رو به ادامه تحصیل تشویق کنند ...

بچه زرنگ ها حساس ترند ...

اطرافیان باید - خیلی بیشتر - هوای اونا رو داشته باشند ... :)

  • یک خبرنگار ...

"هیچ دلی بی بهانه نمی تپد ...

نمی دانم بهانه ها دلگیرند یا دل ها بهانه گیر" ... (+)

  • ۱۰ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۱۸
  • یک خبرنگار ...
سوژه نگار

صرفا جهت اطلاع:
دامنه ir رو بنا به دلایلی تمدید نکردم!
بنابراین و طبق مقررات سامانه‌ ایرنیک،
اسم و دامنه بعد از آزادسازی توسط دیگری راه اندازی شد!
پس soozhenegar.ir دیگه متعلق به من نیست ..

طبقه بندی موضوعی